معنی قالی نامرغوب
حل جدول
واژه پیشنهادی
خرسک
لغت نامه دهخدا
نامرغوب. [م َ] (ص مرکب) چیزی که پسندیده نباشد. نامقبول. که بدان رغبت نیست. که مورد میل و رغبت و پسند واقع نشود. || پست. کم بها. (ناظم الاطباء).
- جنس نامرغوب، متوسط و ارزان قیمت. که عالی و خوب و بی عیب نیست.
قالی
قالی. (اِخ) بنقل احمدبن یحیی، زنی است که بحکومت ارمنستان رسید. رجوع به قالی قلا شود.
قالی. (ص نسبی) نسبت است به قالیقلا. (الانساب سمعانی). رجوع به قالیقلا شود.
قالی. (ع ص) بریان سازنده. (آنندراج).طباخ. قلیه پز. (ناظم الاطباء). || دشمن دارنده. (آنندراج). سخت ناپسنددارنده. (ناظم الاطباء).
قالی. (اِخ) دهی است به حدود مرغزار. قالی میوه ٔ اندک دارد و غلات فراوان. (نزههالقلوب چ بریل ج 3 ص 123). مرغزار قالی بر کنار آب پرواب افتاده است و جائی است خرم، اما گیاهش بزمستان چارپایان را موافق بود و بتابستان زیان دارد. طولش سه فرسنگ در عرض یک فرسنگ. (نزههالقلوب چ بریل ج 3 ص 135).
فرهنگ فارسی هوشیار
فارسی به آلمانی
Arm, Mangelhaft, Schlecht
تعبیر خواب
اگر درخواب بیند بر قالی کوچک نشسته بود، دلیل که عمرش کوتاه بود. اگر بیند آن قالی کوچک در زیر او دراز شد، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر بیند قالی پیچید و به کنج خانه نهاد، دلیل است اقبال خود را به دست خود کند. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
فرهنگ عمید
آنچه پسندیده نباشد، ناپسند،
جنس پست و کمبها،
فارسی به عربی
فقیر
معادل ابجد
1440